سید نظام الدین موسوی مدیر مسئول روزنامه جوان در گفتگو با خبرنگار مهر به واکاوی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری پرداخت و در عین حال خواستار مرز بندی رئیس جمهور با جریان انحرافی شد و گفت: حیات این جریان به صلاح آینده رئیس جمهور نیست. زیرا مردم با شعار عدالت خواهی و ولایت مداری که از سوی احمدی نژاد در انتخابات مطرح شد به او رای دادند از این رو مکتب ایرانی، تاکید بر منشور کوروش و بی توجهی به روحانیت در زمان انتخابات از نامزد رسمی اصولگرایان بیان نشد، حال که در سالگرد انتخابات باشکوه 22 خرداد هستیم باید رئیس جمهور تکلیف خود را با جریان انحرافی برای همیشه مشخص می کند.
گروه سیاسی- خبرنگار مهر: بعنوان نخستین سوال، به نظر شما بعد از گذشت دو سال از برگزاری انتخابات 88 و حوادث پس از آن به چه نکته بارز تاریخی می توان به طور برجسته پرداخت و آن را مورد واکاوی قرار داد؟
موسوی : انتخابات 22 خرداد 88 از منظرمشارکت مردمی به عنوان نقطفه عطفی در تاریخ جمهوریت انقلاب اسلامی ایران به شمار میرود، البته حوادثی که به وقوع پیوست می تواند سالها محل توجه تحلیلگران سیاسی قرار گیرد.
انتخابات 88 انتخابات بینظیری در انقلاب اسلامی ایران بود به طوری که در کشورهای اروپایی و غربی شاهد این حضور حداکثری مردم نبوده و نیستیم و حتی مشارکت مردم در دوم خرداد 76 به حضور حداکثری در 22 خرداد 88 نرسید.
و اما در پاسخ به سئوال شما معتقدم باید اول سناریوهای دشمنان را در حوادث پس از انتخابات به خوبی تجزیه و تحلیل کرد چرا که دشمنان نظام با طراحی سناریویی در داخل و خارج کشور درصدد اجرایی شدن انقلاب مخملی در ایران بودند.
* همسویی فتنه گران در اجرایی شدن برنامه های دشمنان در داخل کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
موسوی و کروبی بعد از انتخابات به خوبی در پازل دشمنان قرار گرفتند و مهدی کروبی که در مجلس ششم مدام بر خط امام(ره) تاکید داشت پس از انتخابات 88 دیدگاهها و نظارت خود را تغییر داد و در پازل دشمنان و نیروهای اپوزیسیون قرار گرفت.
البته تیم انتخاباتی کروبی در اختیار نیروهای برانداز بود چرا که سروش، مهاجرانی، کرباسچی، عمادالدین باقی، عباس عبدی و ... افرادی بودند که در ستاد انتخاباتی کروبی فعالیت می کردند و اگر پرونده آنها را بررسی کنیم پی خواهیم برد که همه اینها با نظام مشکل داشتند.
همچنین نیروهای شاخص اعتماد ملی اعلام کرده بودند که در ستاد انتخاباتی کروبی افراد نام برده شده تاثیرگذار هستند و اعضای حزب از نقش تاثیرگذاری برخوردار نیستند.
در اینجا باید به دیدگاه سابق میرحسین موسوی نیز اشاره کنم. ما در سال 78 دیداری با موسوی داشتیم و وی در این دیدار شدیدترین نقدها را به هاشمی رفسنجانی مطرح کرد و گفت: نقطه انحراف از هاشمی شروع شد و همین طور به انتقاد شدید از عملکرد نهضت آزادی پرداخت و گفت که شاخصههای آمریکا در ایران از سوی نهضت آزادی دنبال میشود اما چه شد و چه اتفاقی افتاد که در انتخابات و حوادث پس از آن نیروهای مشارکت، نهضت آزادی، کارگزاران در حلقه یاران میرحسین موسوی قرار گرفتند و هاشمی رفسنجانی نیز از او حمایت کرد؟
البته موسوی در تهران رای بالایی را از آن خود کرد اما با تمامی این اوصاف برنامهای را طراحی کرده بودند که تهران را نقطه اصلی برنامهها و اعتراضات خود معرفی کنند. اما به مرور زمان و با مشخص شدن نقشههای اصلی آنان بسیاری از مردم نیز که در اول دیدگاه آنها را دنبال میکردند به فتنه آنها پی بردند.
* چرا نمی توان عملکرد جریان فتنه را فراموش کرد؟
میرحسین موسوی در زمان تبلیغات مدام بر قانون و قانونگرایی تاکید میکرد و بر این باور بود که اگر رئیس جمهور شود فقط قانون را اجرا میکند این در صورتی است که او پس از انتخابات به بیقانونی متوسل شد. نمی توان بی قانونی و هم صدا شدن آنها با دشمنان و نیروهای معاند نظام را به راحتی فراموش کرد.
در سال 78 دیداری با موسوی داشتیم و وی در این دیدار شدیدترین نقدها را به هاشمی رفسنجانی مطرح کرد و گفت: نقطه انحراف از هاشمی شروع شد و همین طور به انتقاد شدید از عملکرد نهضت آزادی پرداخت و گفت که شاخصههای آمریکا در ایران از سوی نهضت آزادی دنبال میشود اما چه شد و چه اتفاقی افتاد که در انتخابات و حوادث پس از آن نیروهای مشارکت، نهضت آزادی، کارگزاران در حلقه یاران میرحسین موسوی قرار گرفتند و هاشمی رفسنجانی نیز از او حمایت کرد؟ |
اگر با هزار و یک دلیل فتنههایی که از سوی موسوی و کروبی در انتخابات 88 ایجاد شد را توجیه کنیم نمی توانیم اقدام دشمن شادکن 25 اسفند را توجیه کنیم. در 25 اسفند 89 با اقدامی از پیش تعیین شده سران فتنه در جهت همصدایی با رژیم صهیونیستی برآمدند تا حداقل بتوانند بدین وسیله به تحولات منطقه و نقشی که انقلاب اسلامی در این تحولات ایفا نموده است را خدشه وارد کنند.
در خصوص طرح دشمنان باید بگویم دشمنان نظام باتمام وجود درصدد آن بودند که آرای مردم در انتخابات را نادیده بگیرند و آن را زیر سئوال ببرند، البته در داخل نیز عدهای به انتخابات اعتراض داشتند و در تجمعات شرکت کردند. هر چند من معتقدم که تمامی 13 میلیون نفری که به موسوی رای داده بودند در این تجمعات شرکت نکرده بودند اما عناصری در داخل درصدد بودند که این گونه القاء کنند که در تجمعات تمامی13 میلیون نقش تاثیرگذاری را داشتند.
رهبر معظم انقلاب به خوبی تذکر داده بودند که باید مراقب باشیم تا در نقطه اوج، دشمن به ما پاتک نزند چرا که این رویکرد از سوی دشمنان دنبال شد و همان طور که اشاره کردم بخشی در داخل و خارج القائات دشمنان را تکرار کردند تا بتوانند به شکوه و عظمتی که ملت ایران در 22 خرداد خلق کرد خدشه وارد کنند.
از سوی دیگر معتقدم باید آرایش اجتماعی انتخابات 88 را به خوبی بررسی و واکاوی کرد تا بتوانیم نکات مغفول مانده را در آن به دست آوریم اما همان طور که اذعان داشتم سناریوی دشمنان برای اجرای انقلابهای مخملی که در اروپای شرقی و آسیای میانه دنبال شده بود یکی از برنامههای مهم و اساسی آنها بود.
* فعالیت رسانه های بیگانه در زمان انتخابات 88 را چگونه ارزیابی می کنید؟
قبل از برگزاری انتخابات 88 شاهد آن بودیم که شبکههای بیگانه فارسی زبان (BBC فارسی و VOA) فعالیت خود را افزایش داده بودند به طوری که رسانه صدای آمریکا که پیش از این مرده بود زنده شد و تبلیغات شوم خود را علیه ایران و انتخابات آغاز کرد.
از این رو بحث عدم سلامت انتخابات از سوی این رسانهها مطرح شد و در داخل کشور نیز عدهای بر طبل رسانههای بیگانه کوبیدند و با تشکیل کمیته صیانت از آرا در راستای رسانههای بیگانه فعالیت کردند، این در حالی است که شورای نگهبان ناظر بر انتخابات است و بیش از 400 هزار نفر نیروهای مومن بر انتخابات نظارت داشتند.
البته افرادی همچون عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی در زمان برگزاری انتخابات رسماً اعلام کرد که اگر نتیجه انتخابات آن گونه که ما می خواهیم نشد مردم در خیابان ها بریزند و اعتراضات خود را بیان کنند. از این رو رسانه های بیگانه در پروژه ای که تعربف کرده بودند بحث تقلب قبل از انتخابات را کلید زدند و پس از اعلام نتایج، کاندیداهای شکست خورده پروژه دشمنان را در داخل کشور دنبال و اجرایی کردند.
همچنین دشمنان علاوه بر رسانههای بیگانه با شبکههای اجتماعی همچون فیس بوک نیز ورود پیدا کردند تا پیام خود را به مردم منتقل کنند و حداقل بدینوسیله بتوانند با لشگرکشی در خیابان به مردم و نظام پشت کنند و دیدگاههای غیرقانونی خود را به منصه ظهور برسانند.
* با توجه به فعالیت رسانه های ضد بیگانه علیه ایران مهمترین رویکردی که رسانه های داخلی باید به آن بپردازند چیست؟
رسانهها باید به مردم هشدار دهند که دشمن در کمین است زیرا دشمن چندین سال در کمین بود تا بتواند از فتنه 88 سوء استفاده کند و این کار را انجام داد. به همین دلیل رسانهها باید به تبیین دشمن شناسی بپردازند و دشمنان را به خوبی برای مردم معرفی کنند.
البته رسانهها باید در تبیین اخلاق سیاسی کار کنند و باید ظرفیتها و تحملهای خود را به معنای واقعی کلمه بالا ببریم تا مردمسالاری دینی محقق شود.
بار دیگر تاکید می کنم که رسانهها باید مروج اخلاق سیاسی باشند و التزام به قانون را دنبال و پیگیری کنند چرا که رسانه میتواند التزام به قانون را در دستور کار خود قرار دهد تا در جامعه فضایی مبتنی بر ایجاد قانون و قانونگرایی محقق شود.
* شیوه نقد سیاسی در رسانه ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
یکی از فعالیت رسانهها نقد سیاسی است که اگر این نقد وجود نداشته باشد دچار دیکتاتوری می شویم.
بر این باورم موسوی و کروبی اخلاق را رعایت نکردهاند و رضایی بهتر در این مناظرهها ظاهر شد البته مطالبی که از سوی احمدی نژاد در خصوص هاشمی و فرزندان او مطرح شد را قبول داریم اما در غیاب افراد نباید به این مسئله دامن زده میشد. |
* شما در طول این گفتگو به تبلیغ اخلاق سیاسی از سوی رسانه ها تاکید کردید عملکرد نامزدهای انتخابات 88 را در برقراری اخلاق در فضای سیاسی آن دوران چگونه بررسی می کنید؟
بنده به برگزاری مناظرههای تلویزیونی انتقاد داشتم چرا که مطالبی که در این مناظرهها از سوی طرفین مطرح شد با اخلاق و اخلاقگرایی سنخیتی نداشت و طرفین مطالبی را مطرح کردند که هیچ ارتباطی به مناظره انتخابات نداشت.
بر این باورم موسوی و کروبی اخلاق را رعایت نکردهاند و رضایی بهتر در این مناظرهها ظاهر شد البته مطالبی که از سوی احمدی نژاد در خصوص هاشمی و فرزندان او مطرح شد را قبول داریم اما در غیاب افراد نباید به این مسئله دامن زده میشد.
همچنین احمدی نژاد در زمان پس از انتخابات در تجمع میدان ولیعصر(عج) سخنانی را ایراد کرد که آن سخنان نیز قابل دفاع نبود، نسبت به احمدینژاد نیز در انتخابات 88 بداخلاقیهای زیادی صورت گرفت و اهانتهایی را به او روا داشتند که این نیز به هیچ وجه قابل دفاع نیست.
* نظام جمهوری اسلامی چه ویژگی های دارد که توانست از فتنه 88 عبور کند؟
در نظام اسلامی مردم و رهبری بسیار تاثیرگذار هستند چرا که فتنه 88 با درایت و هدایت ایشان و حضور حداکثری و پرشور مردم در 9 دی به پایان رسید. مردم در 9 دی با تمام وجود در صحنه حضور یافتند بنابراین 9 دی قابل قیاس با 23 تیر نیست. اگر ایران حکومتی از جنس اروپای شرقی بود شاید این اتفاق به گونهای دیگر رقم میخورد اما انقلاب اسلامی ایران براساس جایگاه ولی فقیه هدایت میشود که این جایگاه بسیار تاثیرگذار است.
* نقش نخبگان را در انتخابات 88 بخصوص در فتنه ای که ایجاد شد را چگونه بررسی می کنید؟
قبل از پاسخ به این سئوال باید به نکته ای اشاره کنم و آن در خصوص تعامل نخبگان با عموم مردم است. معتقدم در کشور ما نخبگان از مردم فاصله دارند به همین دلیل در انتخابات 22 خرداد نیز شکافی بین روشنفکران و مردم ایجاد شد البته در آرایش اجتماعی 22 خرداد 4 قطب تاثیرگذار بودند: متدینین (نیروهای حزبالهی)، جریانهای مردمی، نخبگان و طبقات مرفه جامعه.
دو طبقه نخست به احمدی نژاد رای دادند و از او حمایت کردند و دو طبقه دیگر نیز به رقیب او رای دادند و از او حمایت کردند.
* البته قبول دارید که همه خواص هم بی بصیرت نبودند و به موقع اعلام موضع کردند؟
بله، همین طور است اما منظور بنده خواص بی بصیرت است. در خصوص این خواص باید بگویم که آنها بازی دموکراسی را نپذیرفتند و حاضر نشدند در معرض دفاع از نظام وارد شوند چرا که باید بین رئیس جمهور و جمهوریت تفکیک قائل شد زیرا نیروهایی هستند که منتقد رئیس جمهور هستند و دیدگاههای او را قبول ندارند اما با اصل نظام مشکلی ندارند. از این رو برای نظام حفظ رای مردم مهم است در این راستا باید به انتخابات 76 اشاره کنم.
* با توجه به عملکرد جریان فتنه، نظرتان را درباره ظهور و بروز جریان انحرافی بیان کنید؟
در حال حاضر جریانی به نام جریان انحرافی به مسایلی دامن میزند که این مسایل نیز به هیچ وجه قابل دفاع نیست. همان طور که جریان فتنه تحمل شکست را نداشت و نتوانست رای حداکثری مردم را بپذیرد همان طور جریان انحرافی تحمل و ظرفیت پیروزی را نداشت و بر این باور است که رای مردم همیشه همراه آنها است و هر کاری کنند مردم باز به آنها رای خواهند داد، ما از این گفتمان به عنوان ذهنیت پیروزمندانه نام میبریم.
جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب نیز همین ذهنیت را داشتند و بر این باور بودند که مردم همواره با آنها هستند و در همه انتخابات به آنها رای خواهند داد اما دیدیم چه شد و مردم از آنها عبور کردند از این رو رئیس جمهور باید تکلیف خود را با جریان انحرافی مشخص کند چرا که در این صورت عملکرد جریان انحرافی به پای رئیس جمهور نوشته می شود و این در انتخابات آینده به صلاح احمدی نژاد نیست.
* چرا جریان انحرافی پس از انتخابات 22 خرداد خود را نشان داد؟
در انتخابات 22 خرداد مولفههایی همچون ولایتمداری، عدالت خواهی و اسکتبارستیزی مطرح شد و مردم بر اساس این شعارها به احمدینژاد رای دادند اما در حال حاضر این مولفهها و شعارها در جریان انحرافی دیده نمیشود. به طوری که جریان انحرافی جمهوریت را به مسخره گرفته است. جریان انحرافی بخشهایی از حامیان احمدینژاد را دلسرد کرده است. آنها بر این باورند که میتوانند آرای 13 میلیونی موسوی را به سمت خود جذب کنند و آرای 25 میلیونی احمدینژاد را نیز داشته باشند. که این تحلیل از پایه و اساس غلط است زیرا نمیتوان در فضای سیاسی دو دیدگاه و دو قطب را در کنار یکدیگرتعریف کرد.
همچنین جریان انحرافی مطالبی را مطرح کرده است که هیچ ارتباطی با شعارهای احمدینژاد ندارد. نمونهای از این شعارها مکتب ایرانی است. مکتب ایرانی در کجای شعارها و برنامههای احمدینژاد بود. منشور کوروش کی از سوی احمدی نژاد در انتخابت مطرح شد. مرزبندی با روحانیت در کجا بود. القای جدایی از روحانیت کی و چه زمانی مطرح شد.
احمدینژاد از سال 84 که در انتخابات وارد شد شعار مبارزه با باندبازیها را مطرح کرد. پس باید در حال حاضر نیز با جریانها و چهرههایی که به باندبازی در عرصه سیاسی متوسل شدهاند برخورد کرد، بزرگترین بداخلاقی سیاسی از سوی جریان انحرافی دنبال میشود.
-----------------------------
نظر شما